دندون نهم ناز دار خانوم مباااااااااااااااااااارک
سلام عزییییییییییز ترینم تو دنیییییییییییااااااااااااااااااااااااااا
فدات شم که دندون نهمت رو هم در آوردییییییییییییییییییییییییی
عسلم دندون آسیای بالا سمت چپت نیش زده من فدای دندووونننننتتتتتتتتت
قشنگ خونه این دندون از همه دندونات بیشتر اذیتت کرد یه 12-13 روزی براش شکم روی داشت
آخرش هم روز جمعه از صبح تاااااااااااااا شب تب کردی و آخرش مجبور شدم برات شیاف بذارم تا
تبت بند بیاد و جمعه شب هم از ترس اینکه نکنه دوباره تبت بره بالا تااااااااااااا صبح بالا سرت نشستم
تازشم شماییکه چند ماهی بود عاشق می می مامانی شده بودی یکی دو شبانه روز اصلا تو خواب
هم نمیتونستی شیر بخوری و موقع شیر خوردن جیغت در میومد چون لثه هات درد میکرد من بمیییییرم
برااااااات
جمعه شب رفته بودیم خونه مامی عمو و زن عموت هم اونجا بودن و هممه از شیطونیات کلاااااااافههه
شده بودن و می گفتن از بس راه میری و ورجه وورجه می کنی اگه سنگ هم بخوری آب میشه
دخمل ناااز مامان آخه چرا انقدر شیطوووووووووونیییییییییییییییی شماااااااااا
راستی اولش که رفتیم اونجا شما بخاطر تبت بیحال بودی و من هم استرس تبت رو داشتم مامی
هم که اوضاع ما رو دید انقدر ناراحت شد که نگو همش هم برات دعا میکرد و منو دلداریم میداد
دمش گرمه
یه بوس برای مامیییییییییییییییی مهربوووووووووووون
دیشب هم همش می گفت دینا بگو عمه دل عمه شاد شه من هم بخاااطر دل مامی امروز بهت
یاد دام بگی عمه شما هم همش راه میری و میگی عممممممه عممممه تازه به عمه مهربون
هم زنگ زدیم و براش عمه گفتی و اون هم کللی قربون صدقت رفت و طبق معمول گوشی رو دستت
گرفتی و انگار که شناختیش همش می گفتی اٍ اٍ بعد می خندیدی من فداااااااااااااات