آخرین روز شش ماهگی و سومین مروارید خانومی
هورااااااااااا خانومی سومین دندونشو در آورد اونم در ماهگرد در آوردن اولین دندون خییییییلی جالبه
مگه نه؟ دینا خانوم هر ماه همین موقع دندون در میاره فکر کنم تا24 ماهگی 36 تا دندون در میاره
ماهی دوتا من فدای خودش و دندوناش قند توی قندونش
دیروز داشتیم با بابای دینا خانوم می گفتیم خانومی هر روز یه شیرین کاری جدید می کنه و خدارو بخاطر
این دخمل شیرین و بازیگوشمون شکر کردیم و از خدا خواستیم به حق جد دینا خانوم و این ماه مبارک به
هرکی نی نی نداره یه نی نی سالم و خوب مثل خوشگل ما بده الهی آمین
راستییییییییییییییییی خانومی دیروز تا حالا در تلاشه کنار عسلیها رو بگیره و پاشه این دخمل خانوم
پیشرفتهاش بسرعت نوره هنوز خیلی از چهار دست و پا رفتنش نمیگذشت که از بلندیها عبور کرد
حالام میخواد وایسته خدا به داد من برسه تاااازه هر چی بیشتر فعالیت کنه کالری بیشتری می
سوزونه و مانکن تر میشه به همین خاطر من همش سعی می کنم بخوابونمش من فدای خواب و بیداری
خوشگل خانوم خودمممممممممممم
چند تا عکس از شرارتهای خانوم گل
عسلم از وقتیکه شروع کرده به چهار دست وپا رفتن با همممممه چی کار داره البته لوازم صوتی و
تصویری توجهشو بیشتر جلب می کنه نمیدونم چرا مامانی یه وقت برقکار نشییییییییییی برات
آرزوهاا داریمااااااااااا
خانومی نمیدونم چرا زورت انقدر زیاده بابایی میگه آخه یه رگت ترکه
جرثقیل خونه ما
خوشگل خانوم من نه تنها همرا بابایی نماز میخونی با هم قرآن هم تلاوت می کنی من فدای تو و بابای با
ایمانت یه ماچ واسه هردوتون راستی خانومی وقتی قرآن یا اذان از تلویزیون پخش میشه بعدش شروع
می کنه داد و هوار که یعنی منم بلدم بخونم فدای قاری قرآن خونمون
بعد نماز و قرآن عشقای من تو بغل هم خوابیدن
وحالا دینا خانوم بعد از نوش جان کردن یک وعده غذا(دختر جان همممه جات داره سوپ میخوره که)
تازه خانومی با دنبش هم گردو میشکونه
این هم دینا خانوم که هنوز هیچ چی نشده سوار باباش شد