گردش با پدر
سلام عشقم
چند وقت پیش بابایی حالش خوب نبود و زودتر اومد خونه...شما هم حوصلت مث میشه سر رفتههه...
منم از فرصت استفاده کردم و کلی شیرش کردم که اگه بری بیروووووون دور بزنی حالت بهتر میشه و...
خلاااصه بابایی هم که مهربوووووووووووون
حاضرت کرد و با خودش برد بیروووووووووون
(این هم عکساااااااااااش)
قبل از رفتن
دینا در کوچه
دینا در پارک شهرداری
قربون طرز ایستادن شم منننننننننننننن
اما چون حالش زیاد خوب نبود...زودی برگشتین و یه روز دیگه بردت پارک شادی...
اینم عکساش
فدااااااااااااااای راننده بالقوم بشم که انقدر قشنگ فرمون تو دستش نگه میداره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی