اندر احوالات این روزهای نازدار خانوم
نوشتم نازدار خانوم چون باباییش همش براش می خونه :
من نی نی ام نازدارم . ناز زیاااادی دارم . بابایی ام ناز منو میییییییخره . مامانی ام ناز منو میییییخره...
خلاصه خانومی پنج شنبه شب و جمعه شب افطاری خونه بابابزرگ مادرش دعوت بود و جمعه مامانیش یعنی
خودم بصورت mp3 براش یه پیراهن خیلی خوشگل دوختم که همه با دیدن دینا خانوم تو پیراهنش غرق بوسه
کردنششششش من فدااااااااش اینم عکسش
اینم یه عکس از طرز خوابیدن پیچ پیچی خانومی که از عموش به ارث برده
بااااااززززگششششت شیشه شیر
مامانی تصمیم گرفته دوباره به دخترش شیشه بده البته برای خوردن آب چون نیاز خانومی به آب
بیشترشده (بخاطر بزرگتر شدن خانومی همینطور گرمتر شدن هوا) و دیگه نمیشه با قاشق بهش آب بدم
اللللبتتته خانومی لیوان مخصوص هم داره اممما شیشه راحت تره اینم عکس جدید عشقم داغ داغ تااازه
از تنور درش آوردیییییم حالشو ببرییین