آخ جوووووووووووووووووون شییییییییییر کوچولوی دخملم پیدا شد
پانیذ و خانوادش برای تعطیلات عید اومده بودن ساری وقتی ما رفتیم خونه مامی پیششون دینا خانم
عروسک بالای کریرشو هم با خودش برده بود (دینا خانوم اون عروسکو خیییلی دوست داشت و باهاش
حرف میزد.برای اینکه ببینیم پانیذ چه عکس العملی به شیرکوچولو نشون میده وصلش کردیم بالای کریر
اون)خلاااااصه جونم براتون بگه که ما شیرکوچولو دینا خانومو خونه مامیش جا گذاشتیم وقتی هم که
اونااومدن خونمون از شیر کوچولو فقط یه حلقه مونده بود و شیر کوچولو نبود البته هیچ کی نمیدنست
کجاست ماهم فکر کردیم گم شده (البته من خیلی ناراحت شدم چون خانومی عاشق عروسکش بود
ولیخوب به روی خودم نیاوردم البته بقیه هم اصصصلا به روی خودشون نیاوردن) دیروز که بجای
آسانسور از راه پله رفتم پایین دیدم شرکوچولوی خانومی روی میله گازه نگو پانیذ اینا که عیدی
داشتن از راه پله هامیومدن انداختنش تو راه پله و یکی پیداش کرده و گذاشته رو میله گاز و الان حدود4
ماهه که اون بالا منتظر دخمل کوچولو ماست خدا رو شکر دست اونیکه پیداش کرده هم درد نکنه
اینم عکسای خانومی بعد ملاقات دوباره با شیرکوچولو
دینا : یعنی این کیه به نظر که آشناست
دینا: بذار ببینم شاید خوردنیه که به نظرم آشنا میاد