دینادینا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

شازده خانوم کوچولو...

92/3/24 دییینا و انتخابااااات

1392/9/30 6:19
552 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه که روز انتخابات بود بابای دینا خانوم مسئول صندوق بود به همین خاطر دینا و مامانش رفتن خونه

خاله مامان دینا خانوم هم اونجا کللللی با دختر خاله ها و نوه های خاله مامانش بازی کرد و آتیش سوزوند

شیطانعصری هم همگی تصمیم گرفتن دینا خانومو ببرن پیش باباش چون دلتنگ خانومی بود اما خانومی وقتی

نشست تو ماشییییین مثثثثل هممممیشه خوابش برد خمیازهو وقتی رفت پیش باباش خواب بود اینم چند تا

عکس از دینای خوابالو خمیازهتو بغل بابای خسسسسستهناراحت

بابا جون:چه خواااابی هم رفته

وقتی برگشتیم خونه خواب دینا خانوم ادامه داشت و مثل باباش دست به سینه خوابید و ماهم از فرصت

استفاده کردیم و ازش عکس انداختیم

  مامان فدات که همییییششه تو ژستیییییییی

 

92/3/25 شنبه

وقتی نتایج انتخابات رو اعلام کردن و روحانی رای آورد تمام شهر ریختن تو قارن و فرهنگ یه عده

میرقصیدن یه عده دست میزدن یه عده هم میخوندن بابای دینا هم با اینکه خیییییلی خسته بود

مامانی و دینا خانوم رو برداشت و برد تا ببینن دینا خانوم هم با اینکه وقت خوابش گذشته بود و

اول راه نق میزد وقتی رسید به جماعت و رقص و آوازشونو دید آروم شد و بادقت هر چه تمام تر نگاه

میکرد . ما هم هر 10 دقیقه نگاهی بهش مینداختیم تا ببینیم خوابش برده یا نه و از اینکه انقدر ساکت

شده و بدقت نگاه میکنه متعجب میشدیم

اینم چند تا عکس از دینا خانوم  و اجتماع شاد و البته سوار بر ماشییییین

                                                   

خانومی بالاخره رضایت داد و ساعت 12/10 خوابش برد

                                                  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

محبوبه
26 خرداد 92 21:05
سلام به دینای نازمو مامان خوشگلش خوشحالم که این وبلاگو برای دینا مینویسی تا وقتی بزرگ شد از خوندنش لذت ببره . روی ماه سیده خانمو میبوشم. خوشبختو موفق باشید.