دینادینا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

شازده خانوم کوچولو...

مادر

1393/10/4 3:52
803 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

از روزیکه مادر شدم ...هر روز که میگذره ...بیشتر حسسسس مادرمو درک میکنم

مادریکه من همه دنیای اونم و جای اون تویی همه دنیای من

چقدر بوی تو خوبست...بوی آغوشت

همیشه زحمت من بوده است بر دوشت

چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم

دو بال بوده بجای دو دست بر دوشت

ولی بخاطر من بال را کنار زدی

که با دو دست بگیری مرا در آغوشت

که با دو دست برایم دو بال بگذاری

بجای روشنی بالهای خاموشت

که آسمان خودت آسمان من باشد

که از بهشت بخوانم دوباره در گوشت

آهاااای روسریت آفتاب تابستان

شکوفه تاج سر تو...بنفشه تن پوشت

بهشت جای قشنگیست...جای دوری نیست

بهشت باغ بزرگیت...باغ آغوشت

بهشت اول و آخر! گمان نکن حتی

بهشت هم بروم کنم فراموشتبغل

عشق مامان

این شعرو خیلی دوس دارم

اگه برات مامان خوبی بودم بگو رو سنگ مزارم اینو برام بنویسن

خییییییییییییلی دوست دارم بینهاااااااایت

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)